یک فنجان دلخوشی
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۱۹۶۴۵
عصر ایران؛ روح الله صالحی- «کتاب و کافه به چه کار می آید وقتی ما به نان شب مان محتاجیم.»
این جمله، شاید اولین واکنش احساسی به خبر پلمب شدن «کافه کتاب آفتاب مشهد باشد.»
همین جمله نشان می دهد، بدون نیاز به اتاق فکر و برنامه ریزی و... برای خنثی سازی مطالبات و توقعات اجتماعی، همه چیز دارد همانی می شود که اهرم منفعل نبودنش موفقیت برخی را رقم می زند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش کافی شاپ «کافه کتاب آفتاب» در مشهد، پس از هشت سال فعالیت، پلمب شد. این یعنی هشت سال هیچ نهاد نظارتی حساس نشده بود که این مکان مجوز دارد یا ندارد؟
هشت سال برای عدم نظارت با هیچ توجیهی قابل قبول نیست. چرا که وقتی یک پدیده بر اثر تداوم، پا بگیرد حذفش معقول به چشم نمی آید.
این مکان فرهنگی، تفریحی در این سال ها، به یک پاتوق پر مخاطبترین در شهر مشهد تبدیل شده است. این واژه «پر مخاطب» چه قدر بر این تصمیم، اثر گذاشته جای مسأله نگران کننده است.
این که کتاب فروشی و کافه هر کدام شان مجوزی مجزا داشته اند تعجب مخاطب را برمی انگیزد. پلمب چرا؟ چون برای در کنار هم بودن کافه و کتاب فروشی به یک مجوز سوم و ترکیبی نیاز هست.
این همه مجوز بازی برای یک کافه کتاب ناشی از کدام تصمیم برای حذف فعالیت های فرهنگی در مشهد و به طبع آن در سایر نقاط کشور است؟
بسیاری از اماکن عمومی و به خصوص در حوزه گردشگری، به صورت ترکیبی در حال فعالیت هستند. برای هر بخش تنها یک مجوز اخذ شده، اما ترکیبی نه، فعالیت یک کافه کتاب چیزی عجیب و غریب نیست.
این طور باشد باید تمام کتاب ها و مجلاتی که توی پیرایش مردانه برای سرگرمی هست جمع شود. چون مجوز ترکیبی سلمانی با کتابخانه وجود ندارد.
چند وقت پیش، شبیه این مشکل در تهران اتفاق افتاد و کافه کتاب ها به مشکل خوردند، با همکاری اتحادیه ناشران تهران با مجمع امور صنفی، این مشکل در پایتخت حل شد. به همین سادگی، حل شد و این جا هم می توانست این تعامل اتفاق بیفتد.
ما عادت کرده ایم تا مسائل پیچیده نشود انگیزه ای برای حلش به وجود نخواهد آمد. با همان جمله کلیشه ایی که« ما مرد روز سخت هستیم» بلد نیستیم مباحث ساده را حل کنیم.
دوستی تعریف می کرد که در همین کشور همسایه، برای مجوز احداث کارگاه تنها نیم ساعت معطل شده است اما بعد چندماه دوندگی موفق نشده بود توی زادگاهش این کارگاه را دایر کند.
حتما باید یک عده را از نان خوردن بیندازیم، عده دیگر را هم بی پاتوق کنیم که بقیه حساب کار دست شان بیایداین جا قانون حاکم است؟
در انبوه مشکلات ریز و درشت تورم و مالی که همه با آن دست و پنجه نرم می کنیم، پلمب به بهانه عدم مجوز قوز بالای قوز است.
اگر تخلف اجتماعی و عرفی از هر پاتوق فرهنگی سر بزند کاملا به جاست که طبق ضوابط برخورد شود اما مجوز که یک نامه بازی ساده اداری است.
مشهد به واسطه مشکلات عدیده که پیرامون عدم برگزاری کنسرت موسیقی، زبانزد شده است. حالا ادامه این اتفاق، دایره انتقادها به مسأله فرهنگ می کشاند.
خراسان را اگر از ادبیات و فرهنگ این کشور نادیده بگیریم، جای خالی اش با هیچ چیز پر نمی شود. خراسان دین بزرگی بر هنر و فرهنگ ایران دارد و شبیه زعفران و فیروزه اش در اوج ایستاده است.
تعامل بین مجمع امور صنفی و اتحادیه آن قدر چیز پیچیده ای نیست که تبدیل به یک معضل و نارضایتی عمومی و اهالی فرهنگ شود.
این که تمام حواس مان به نان باشد ما را از آن سوی دیوار پرت خواهد کرد که بی فرهنگ و کتاب و هنر ، روح مریض و رنجور خواهد ماند و با این پریشانی، اقتصاد روی پا نخواهد ایستاد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: کافه کتاب کافی شاپ مجوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۱۹۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر درگذشت
نویسنده و طنزپرداز معاصر ایرانی در روز یکشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در شهر بم درگذشت.
علومی در سال ۱۳۴۰ در شهر بم به دنیا آمد. کار مطبوعاتی را از اوایل دهه هفتاد در مجله ادبستان به عنوان مسئول بررسی مقالهها آغاز کرد و در همان زمان مشغول گردآوری مطالب مربوط به فرهنگ مردم شد.
وی شاگرد استاد انجوی شیرازی است. علومی قصهها و آداب و رسوم و فرهنگ مردم را در «ادبستان»، فصلنامه کرمان و ماهنامه سوره به چاپ میرساند. گذشته از آن چند مقاله در معرفی شاهنامه و یا نقد کتابهای داستانی نظیر «جزیره سرگردانی» و «طبل آتش» و «ساربان سرگردان» در مطبوعات منتشر کرد.
وی در ادامه کار مطبوعات برای مجله مهر، قصههای طنز نوشت و همزمان صفحه آموزش داستان برای جوانان را به راه انداخت. تاکنون هفت مجموعه داستان کوتاه و رمانهای ذیل از او منتشر شده است: «هفت حکایت»، «شاهنشاه در کوچه دلگشا»، «اندوهگرد»، «من نوکر صدامم»، «امید بر دمیدن». رمان «آذرستان» این نویسنده اخیراً در ۵۳۹ صفحه توسط موسسه انتشارات تکا (توسعه کتاب ایران) به همت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روانه بازار شده است.
محمدعلی علومی رمانهای معروف سوگ مغان، آذرستان، ظلمات، اندوهگرد، پریباد، داستانهای غریب مردمان عادی، هزار و یک شب نو، خانه کوچک و عطای پهلوان را در پرونده کاری خود دارد.
علومی فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او به طور خودآموز، اصول داستاننویسی را از کتابهای آموزشی معدود آن دوران فرا گرفت و در واقع اولین آموزگارانش مردم عادی کوچه و بازار، روستاییها و عشایر بودند.
در سال ۷۰، با گردآوری قسمتی از فرهنگ مردم استان کرمان در ماهنامه ادبی-فرهنگی ادبستان مشغول به کار شد، و در عین حال چندین سال بخش آموزش داستاننویسی در مجله جوانان را بر عهده داشت. در همان سالها شاگرد سید ابوالقاسم انجوی شیرازی (مشهور به پدر فرهنگ مردم) بود و آخرین مصاحبه مطبوعاتی با او مندرج در ادبستان را انجام داد.
علومی که با لهجه شیرین بمی صحبت میکند مدتها در تهران با دوست و همشهری هنرمندش ایرج بسطامی (خوانندهی اهل بم) همخانه بود. داستان کوتاه «بمانی» نیز اثر اوست که در آخرین شماره ماهنامه «فرجاد» در اواخر دهه ۶۰ یا اوائل ۷۰ چاپ شد.
رمان "آذرستان" وی در سال ۷۷ کتاب برگزیدهی سال از سوی وزارت ارشاد وقت و رمان طنز "شاهنشاه در کوچه دلگشا" برندهی سی سال رمان طنز ایران شد، همچنین در آن مراسم استادان نجف دریا بندری در ترجمه طنز، پرویز شاپور در کاریکلماتور، مهدی اخوان ثالث در شعر طنز و کیومرث صابری در طنز مطبوعاتی به عنوان برگزیده انتخاب شدند.
علومی تا کنون در چندین دوره جشنوارههای سراسری طنز، در بخش داستان داور بوده و در اولین جشنواره سراسری داستان بیهقی نیز داور بوده است.
همچنین دبیر جشنواره سراسری طنز و کاریکاتور بم در سال ۸۴ بود، که بعد از آن تا کنون تعطیل شده است. در زمینهی پژوهشهای مربوط به طنز، علومی بنا به توصیه استاد عمران صلاحی تا کنون این آثار را منتشر کرده است: ۱- طنز در آمریکا (جلد اول) با داستانهایی از طنزنویسان مشهور آمریکا مانند مارک تواین، ویلیام سارویان، جیمز تربر، ارسکین کالدول به همراه نقد و بررسی آنها. ۲- طنز در مثنوی مولانا جلالالدین ۳- انواع طنز در گلستان سعدی ۴- طنز وشیوههای داستانی در بوستان ۵- طنز در دورهی پهلوی با نقد و بررسی آثار طنزنویسان آن زمان ۶- طنز ایران از مشروطه به بعد (جلد اول) ۷-بررسی انواع طنز در خارستان اثر حکیم قاسمی کرمانی
رمانهای طنز علومی عبارتاند از: شاهنشاه در کوچه دلگشا، من نوکر صدامم، وقایع نگاری بن لادن، جناب آقای دیو
همچنین در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان کتاب گذر از کوه کبود را منتشر کرده است. در تحلیل قصههای ایرانی میتوان به کتاب اساطیر افسون وش او اشاره کرد.
کتابهای برگزیده محمدعلی علومی:
شاهنشاه در کوچه دلگشا
آذرستان
من نوکر صدامم
وقایع نگاری بن لادن
جناب آقای دیو
طنز درباره پهلوی
داستانهای کوتاه طنز
منبع: شهرآرا نیوز
tags # اخبار فرهنگی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟